سلام مشکلى که دارم بایه بگو مگو یه جرو بحث صدام بالا...
ن ( تحصیلات : دیپلم ، 27 ساله )
سلام مشکلى که دارم بایه بگو مگو یه جرو بحث صدام بالا میره داد میزنم مشت میکوبم به تن شوهرم حتى شده تو دعوا سیلى هم زدم تو گوشش
تو دوران عقدرهستیم بار اول رو بخشید اما دفعات بعد دردسرساز شد و ازم دور تر چه کنم با تشکر
مشاور (خانم سعیده صفری)
باسلام . خواهر عزیزم همراه با پرخاشگری شما، اقتدار همسرتان زیر سؤال رفته پس کناره گیری و دور شدن ایشان طبیعی است مخصوصاً اگر این رفتار در مقابل دیگران انجام شده باشد. و این رفتار همسرتان به این معنا نیست که زندگی با شما را دوست ندارند و شخصیت شما را نمی پسندد بلکه از این رفتار شما آزرده خاطر شده اند، پس بهتر است در ابتدای امر سعی کنید مجدداً نظر همسرتان را جلب کنید و به دلیل حساس بودن شرایطتتان توصیه می کنم چند جلسه به طور مستمر و به صورت حضوری با یک روانشناس بالینی مشورت کنید تا به شما کمک شود قبل از ورود به زندگی مشترک این رفتارتان را متعادل تر کنید.. با این حال در ادامه توصیه هایی نیز به شما خواهم کرد. کنترل خشم و پرخاشگری، یک مهارت است که با کمی تمرین و یادگیری و ممارست در پیگیری آموخته ها قابل اکتساب بوده و می تواند تأثیرات بسیار مثبت و سازنده ای در سبک زندگی داشته باشد. در ابتدای امر در نظر داشته باشید که این نقایص جزء تفکیک ناپذیری از شخصیت شما محسوب نمی شوند و قابل تغییر هستند. در مورد کنترل پرخاشگری و پیشگیری از رفتارهای پرخاشگرانه، نیاز هست به اینکه هم به تغییراتی در الگوی افکار خود بپردازید و هم تغییراتی در رفتار و پاسخدهی هیجانی خود نسبت به دیگران ایجاد کنید. در این پاسخ کوتاه، مجال توصیف مفصل تمامی این مهارت ها وگامهای لازم برای این تغییرات، وجود ندارد، اما به اختصار، توضیحی کلی در اینباره ارائه می دهم و شما را به مطالعه ی دو کتاب بسیار مفید و کاربردی ارجاع می دهم. در سطح افکار، آنچه که معمولاً منجر به خشم و عصبانیت ما از دیگران می شود، این است چه خودمان توجه داشته باشیم و چه توجه نداشته باشیم، توقعات خیلی قطعی و مطلق گرایانه ای از دیگران داریم، به طوریکه اگر آن ها مطابق این توقعات قطعی و مطلق گرایانه ی ما عمل نکنند، به شدت احساس ناکامی کرده و از آن ها خشمگین می شویم. این افکار معمولاً به شکل «بایدها» و «نبایدها» در ذهن ما جریان می یابند. مثلاً بعد از خواندن این متن، در اولین موقعیتی که عصبانی می شوید، بلافاصله به ذهنتان رجوع کنید و ببینید که قبل از اینکه خشمگین شوید چه چیزی به خودتان گفته اید. منظورم حدیث نفسی است که هرانسانی در هرلحظه در ذهن خود دارد. معمولاً ما هنگامی به شدت از دیگران عصبانی می شویم که در ذهن خود، جملاتی نظیر این را می گوییم: «او نباید با من اینطور رفتار می کرد ...؛ او نباید این حرف را می زد ... ؛ او باید اینطور پاسخ می داد و ...». وقتی که چنین بایدها و نبایدهایی را در مورد رفتار دیگران در ذهن خود ایجاد می کنیم، هرگاه که دیگران مطابق بایدها و نبایدهای ما عمل نکنند، به شدت خشمگین خواهیم شد. اما هنگامی که با تکنیک های مختلف شناختی، این گونه تفکر مطلق اندیشانه را به چالش بکشیم و بایدهای خود را به «ترجیحات» تبدیل کنیم، رفتار نامناسب دیگران، اگرچه برای ما ناراحت کننده خواهد بود ولی دیگر به خشم و پرخاشگری شدید، منجر نخواهد شد. در سطح رفتاری و هیجانی نیز یکی از عواملی که منجر به بروز انفجارهای خشم می شود، این است که احساسات منفی خودمان را به دیگران بروز ندهیم. قانون ابراز احساسات منفی، مثل قانون انرژی در فیزیک می ماند. همانطور که در علم فیزیک، مطرح می شود که « انرژی از بین نمی رود بلکه از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود»، در مورد احساسات منفی هم پدیده ی مشابهی وجود دارد. یعنی هراحساس منفی که ما از دیگران پیدا می کنیم – هرچقدر هم که جزئی- باشد، اگر آن را بروز ندهیم و در خودمان بریزیم، از بین نمی رود بلکه به تدریج در ذهن و روان ما انباشته می شود و سرانجام خود را به اشکال ناسالمی همچون پرخاشگری کنترل نشده، انواع دردها و بیماری های روان تنی، تنش و ... نشان می دهد. اما اگر بتوانیم این احساسات را همان موقع که ایجاد می شوند، به شکلی صحیح، مودبانه و جامعه پسند، به طرف مقابلمان بروز دهیم، دیگر از انباشته شدن آن در درونمان جلوگیری کرده و به احتمال بسیار کمتری دچار پرخاشگری و خشم شدید خواهیم شد. مطالبی که در بالا به آن ها اشاره کردم مطالبی بسیار کلی بود و مطمئناً انتظار نمی رود که با مطالعه ی این چندنکته ی کلی بتوانید تغییرات شگرفی در رفتار خودتان ایجاد نمایید، اما توصیه می کنم که این نکات را در ذهنتان داشته باشید و دو کتاب «زندگی عاقلانه» و «هیچ چیز نمی تواند ناراحتم کند» از دکتر آلبرت الیس را با دقت مطالعه کنید و سعی کنید اصول آن را به طور گام به گام در رفتار و افکار و احساسات خود، پیاده نمایید. البته قسمت هایی از این کتاب ها ممکن است در مورد مسائل تخصصی صحبت کرده باشد که مطالعه ی آن بخش های اندک هم خالی از لطف نیست، اما تأکید اصلی من بیشتر به رهنمودهای کاربردی کتاب است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}